از امروز هفته کتاب و کتاب‌خوانی با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» شروع می‌شود.

آشتی‌کنان با کتاب

هفته کتاب فرصت بیشتری در اختیار ما قرار می‌دهد تا بیشتر درباره کتاب، کتاب‌خوانی و مطالعه حرف بزنیم.

وضعیت کتاب و کتاب‌خوانی در کشور ما چندان حال و روز خوبی نداشت که البته وضعیت اقتصادی سال‌های اخیر و کرونا موجب شدند وضعیت بغرنج کتاب به خصوص برای فعالان این حوزه و علاقه‌مندان به کتاب سخت‌تر شود.

به مناسبت روز جهانی کتاب و کتاب‌خوانی و آغاز هفته کتاب صفحه امروز را به آدم‌هایی اختصاص می‌دهیم که زندگی‌شان به نوعی با کتاب گره خورده است.

 برای همین به میدان انقلاب رفتیم تا با کتابفروشان درباره هفته کتاب، سیاست‌گذاری دولت در قبال کتاب و تأثیری که این هفته می‌تواند بر چرخه نشر و توجه جامعه به کتاب داشته باشد، صحبت کنیم.

کتاب برای خوانده نشدن!

«ملکیا بابایی» کتابفروش فروشگاه نشر چشمه با بیان اینکه حوزه تخصصی من کتاب کودک و نوجوان است، درباره تخفیف‌های کتاب و تأثیر این تخفیف‌ها صحبت کرد. او می‌گوید: متأسفانه پدر و مادرها برای کتاب کم خرج می‌کنند و فکر می‌کنند کتاب کودک مهم نیست. بنابراین وقتی تخفیف می‌خورد می‌توانند کتاب را تهیه کنند. از طرف دیگر معتقدم این طرح بد است، چون کسانی که دغدغه کتاب ندارند به خاطر این تخفیف رو به خرید کتاب‌هایی می‌آورند که تنها با نیت ویترین‌ شدن خریداری می‌شوند. خود من با کسانی مواجه شده‌ام که به من می‌گویند ۱۰ تا کتاب زرد برای کتابخانه‌ام به من معرفی کن! در واقع کتاب‌ها برای «خوانده نشدن» فروخته می‌شوند و این یک احساس کاذب به ما درباره سرانه مطالعه می‌دهد.

بابایی درباره تأثیر اوضاع اقتصادی بر خرید کتاب توسط مردم می‌گوید: آن قدر که قیمت کتاب‌ها به صورت نجومی بالا رفته است، خیلی‌ها با وجود علاقه‌ای که دارند توانایی خرید کتاب را ندارند. خود من به عنوان یک کتابفروش وقتی می‌خواهم کتابی سفارش بدهم به جای اینکه دنبال موضوع کتاب باشم، بیشتر به قیمت آن توجه می‌کنم و دنبال این هستم که ببینم کتاب خوبِ ۳۰هزار تومنی چیست که سفارش بدهم؟ خانواده‌ها هم وقتی مراجعه می‌کنند خیلی راحت می‌گویند «چاپ اول و چاپ قدیم چی دارید؟».

هفته کتاب نیاز به برنامه‌ریزی دارد

این کتابفروش با بیان اینکه هفته کتاب اتفاق خوبی است ولی نیاز به تدبیر و برنامه‌ریزی بیشتر دارد، ادامه داد: تنها اعمال ۲۰ درصد تخفیف کفایت نمی‌کند. هفته کتاب باید پربارتر باشد؛ می‌توان رونمایی کتاب گرفت، کارگاه‌های مختلف برای مردم و بچه‌ها گذاشت و کارهای جدی‌تر در حوزه کتاب انجام داد. البته که خود کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند بعضی از این برنامه‌ها را انجام بدهند ولی ترویج کتاب نیاز به حمایت‌ها و برنامه‌ریزی‌های بیشتر دارد. مثلاً من در روزنامه‌ها یا حتی تلویزیون نمی‌بینم به این هفته اشاره‌ای کنند و توجه مردم را به سمت کتاب جلب کنند.

بابایی با اشاره به شرایط نه چندان خوب کتاب کودک و نوجوان، افزود: در ادبیات کودک و نوجوان مسئله اصلی ناآگاهی خانواده‌هاست. در کتاب بزرگسال از هر ۱۰ نفر که کتاب می‌خرند، هفت نفرشان فهرست دارند و می‌دانند چه می‌خواهند، اما در حوزه کودک و نوجوان پدر و مادرها ناآگاهند و از ما می‌پرسند چه کتابی خوب است به خصوص که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان ناشران زرد اما بسیار پرفروش و محبوب به وفور زیاد هستند.

نقش مدرسه در آشتی با کتاب

بابایی نقش مدرسه در آشتی بچه‌ها و کتاب را مؤثر می‌داند و می‌گوید: بچه‌ها در مدرسه با همدیگر خیلی تعامل دارند. خود من یک بار کتابی که پرفروش نبود را به دو نفر از بچه‌ها معرفی کردم. پس از چند روز دیدم که آن کتاب به واسطه معرفی به همان دو نوجوان دارد پرفروش می‌شود. دلیلش این است که بچه‌ها در مدرسه با همدیگر درباره کتاب‌های خوب حرف می‌زنند و به هم معرفی می‌کنند.

بابایی فروش کتاب در حوزه کودک و نوجوان را یک کار تخصصی می‌داند و می‌گوید: کتابفروش خوب مثل دکتر عمل می‌کند. مادر می‌آید و می‌گوید بچه من خیلی غرغرو است، چه کتابی بخواند خوب است؟ من اگر کتاب بدی به او معرفی کنم، مسئول بداخلاقی آن بچه هستم. باید بهترین کتاب را مناسب آن بچه و سن او معرفی کنم. وقتی این اتفاق بیفتد، یک تعامل دوطرفه خوب بین والدین و کتابفروش شکل می‌گیرد که ادامه‌دار است. خانواده‌ها وقتی راضی باشند و ببینند آن کتاب روی بچه‌هایشان تأثیرگذار بوده با ما ارتباط می‌گیرند. خود من به همین طریق دوستانی پیدا کرده‌ام که با هم ارتباط داریم. البته این مستلزم این است که تو عاشق کارت باشی.

با آبنبات مردم کتابخوان نمی‌شوند

«علی رُکاب» دیگر کتابفروشی است که به سراغش رفتیم. او که در «فروشگاه اسم» مشغول فعالیت است و ارتباط خوبی با مشتریان خود دارد، درباره تخفیف وزارت ارشاد در هفته کتاب می‌گوید: با آبنبات دادن نمی‌توان مردم را کتابخوان کرد. اگر به مادربزرگ من هم بگویید برای هفته کتاب ایده بده، همین کار به ذهنش می‌رسد! اکنون ۴۰ سال است که دارند همین کار را می‌کنند و ایده خاصی برای ترویج کتاب‌خوانی ندارند. اینکه شما بخواهی با جایزه و تخفیف مردم را به سمت کتاب بکشانی یعنی آن‌ها را همچنان متوجه نیازشان نکرده‌ای و فقط با شرطی کردن مردم احساس کاذب اهل مطالعه بودن به آن‌ها می‌دهی.

رکاب با بیان اینکه مسئولان ما خودشان کتابخوان نیستند و ضرورت مطالعه در زندگی‌شان را درک نکرده‌اند، افزود: ضعف اصلی اینجاست که وقتی ما درباره کتاب صحبت می‌کنیم، مسئولان ما نمی‌دانند اصلاً درباره چه چیزی حرف می‌زنیم. فکر می‌کنند کتاب همان فرهنگ است. در ذهنشان هم فرهنگ، رسانه است و کتاب در حاشیه قرار دارد. در صورتی که من معتقدم تا وقتی ما اوضاع کتاب و کتاب‌خوانی را درست نکنیم، فرهنگ و رسانه خوبی هم نخواهیم داشت. فیلمنامه‌نویسی که نه کتاب خوانده، نه با روایت آشناست و نه قصه می‌فهمد و نه با ادبیات ارتباطی دارد، همین می‌شود که فیلم‌های ما این قدر ضعیف است و رسانه ما قابل رقابت با هیچ جای دنیا نیست. کتاب برای مسئولان ما اهمیتی ندارد در صورتی که کتاب زیربنای فرهنگ است.

باید نیاز مشتری را شناخت و بعد به او کتاب داد

وی با بیان اینکه برای ما هفته کتاب و غیر از آن فرقی نمی‌کند، ادامه داد: ما در فروشگاه اسم داریم کار خودمان را می‌کنیم و برایمان فرقی نمی‌کند در هفته کتاب هستیم یا نه. چون بحث کتاب همیشه برای ما جدی است و ما هم داریم سعی می‌کنیم که مبتنی بر نیاز مردم به آن‌ها کتاب معرفی کنیم. یعنی اولاً نیاز آن‌ها به مطالعه را یادآوری کنیم و بعد مبتنی بر نیازشان به آن‌ها کتاب معرفی کنیم. من اینجا به شما تضمین می‌دهم مشتری‌هایی داریم که اگر کتاب را با قیمت دو برابر پشت جلد هم به آن‌ها معرفی کنم آن‌ها کتاب را می‌خرند. این هنر است، نه اینکه با تخفیف و رایگان و مسابقه کتاب‌خوانی و... کتاب را به مخاطب قالب کنی. وقتی مشتری متوجه نیازش شد، وقتی فهمید اگر آب نخورد از تشنگی می‌میرد، برای آن آب با دو برابر قیمت هم که شده هزینه می‌کند تا تشنگی‌اش را برطرف کند. اساساً تشنگی مسئله است، آن آب خیلی مهم نیست. می‌گوید «آب کم جو تشنگی آور به دست». مولوی وقتی این حرف را می‌زند منظورش همین است. باید متوجه نیازت بشوی. در همه جای دنیا کتاب و کتاب‌خوانی در دوران کرونا رشد پیدا کرده ولی در ایران افت پیدا کرده است. به این دلیل که دانشگاه‌های ما خوابیده است، مطالعه نخبگانی هم خوابیده است و عملاً می‌بینیم در حوزه کتاب اتفاق خاصی نمی‌افتد.

شعارهای کلیشه ‌ای هفته کتاب

این کتابفروش با نقد شعارهایی که برای هفته کتاب انتخاب می‌شود، بیان کرد: شعارهای این هفته معمولاً کلیشه‌ای است و اگر دقت کنی توی دهان هم نمی‌چرخد! تنها یک سال شعاری گذاشته بودند که مقداری جذاب بود. آن هم «فراغتی و کتابی و گوشه چمنی» بود که به خاطر حافظ مقداری برای من نوعی جذابیت داشت. درباره شعار امسال هم باید بگویم من نمی‌فهمم منظور از «کتاب خوب» چیست و این کتاب با چه معیاری مشخص می‌شود؟ الآن اگر شما از من بخواهید یک کتاب برای همه معرفی کنم، من می‌گویم نمی‌توانم برای همه افراد یک کتاب معرفی کنم. کتابی که من امروز به شما معرفی می‌کنم ممکن است با کتابی که ۱۰ روز دیگر به شما معرفی‌ می‌کنم فرق داشته باشد؛ چرا که ممکن است در این مدت نیازت تغییر کرده باشد.

رکاب با تأکید بر اینکه «ما در هفته کتاب و در موضوع کتاب سیاست‌گذاری خاصی نداریم»، ادامه داد: اکنون تنها تدبیر مسئولان تخفیف‌های فصلی است که تنها نقش مسکن را دارد. اساس تخفیف که در فرهنگ ما جا افتاده، یک سنت اشتباه است. اگر مسئولان ما می‌توانند قیمت کتاب‌ها و کالاها را پایین بیاورند، خب این کار را انجام بدهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.