-
مردی که «کمجان» را زنده کرد/ دیدار با سیروس زارع که زندگیاش را وقف نجات یکی از تالابهای کشورمان کرده است
چند سال پیش تلفنی گفتوگویی با «سیروس زارع» داشتم؛ مردی از دیار فارس که تلاشش سبب زنده شدن دوباره تالاب بینالمللی کمجان شد. پس از چند سال در…
-
درباره خانم کارآفرینی که نشان داد خواستن، توانستن است/ من از صفر شروع کردم
من که روستازادهام میدانم راه موفقیت در روستا نسبت به یک شهر برخوردار از امکانات مختلف، ناهموارتر است. حالا فکرش را بکنید این وضعیت در دهه۷۰…
تیتر سه زیرسرویس
-
درباره محمد کنگانی که ویلچرنشین است اما همت بلندی دارد/ گفتم باید برای زادگاهم کاری بکنم
انرژی مثبت محمد کنگانی را میشود از هزار کیلومتر دورتر و از راه تماس تلفنی هم حس کرد. من او را تا به حال از نزدیک ندیدهام اما میدانم از جنس همان آدمهایی است که زندگی آنها میتواند برای خیلیها الگو باشد.
-
انباری که کتابخانه روستا شد/ درباره خدیجه احمدی و کار بزرگش در روستای دوکوهک رامهرمز
اگر تا همین چند روز قبل از من میپرسیدند دو کوهک کجاست؟ جوابم منفی بود یعنی حتی نمیدانستم شهر است یا روستا و یا اسم کوهی، اما حالا میدانم که دوکوهک یکی از روستاهای دوستدار کتاب کشورمان در۷ کیلومتری رامهرمز خوزستان است و کتابخوان بودن خود را مدیون خدیجه احمدی است.
-
پای صحبتهای مهری قربانیان درباره سرطانش/ همهاش لطف خدا بود
پس از معرفی محمد براز، کوهنورد و کسی که سرطان را با ورزش کردن شکست داده است گفتوگویم را با مهری قربانیان گرفتم و متوجه شدم درهفته ملی مبارزه با سرطان قرار داریم و این را به فال نیک گرفتم که بتوانم گام کوچکی برای آگاهسازی بیماران این حوزه بردارم.
-
درباره معلم مینابی و یکی از زیباترین کتابخانههای کلاسی ایران / فرای کتابها، آن سوی مدرسه
یعقوب ذاکری درباغی از آن معلمهایی است که حالا دوست دارم هم خودش را از نزدیک ببینم و هم مدرسهاش را در روستای چهکار میناب. دیدن مدرسهاش البته بیشتر بهخاطر کتابخانه مدرسه است که عکسهایش هم دل از آدم میبرند، چه رسد به اینکه از نزدیک آن را ببینی. ذاکری از آن دست معلمهایی است که مدرسه و بچهها ...
-
درباره زندگی بابرکت یک بازنشسته از قم/ به دنبال درِ بطریها برای کار خوب
میهمان امروز من در صفحه مردم، امیر منصور شفیعی از شهر قم است. او که بازنشسته شرکت برق و جانباز و آزاده دوران دفاع مقدس است، در کنار همسرش منصوره خوش صحبت هم برای تهیه ویلچر برای معلولان نیازمند به ویلچر تلاش میکند و هم برکتی است برای دوستان و همکاران بازنشسته و البته طبیعت...
-
گفتوگو با مردی که ۲۵۷ بار یک روزه به دماوند صعود کرده است /آسفالت به آسفالت!
مراد باباخانی را با صعودهای یکروزه آسفالت به آسفالتش به دماوند میشناسند. یعنی صعودش از پارکینگ جبهه جنوبی شروع میشود و بعد به همان پارکینگ ختم میشود من که یک بار به دماوند صعود کردهام و برای آن صعود هم مدتی تمرین کردم، میدانم صعود به دماوند ساده نیست، اما...
-
ساعتی با صدیقه اکبری که همت او بچهها را سواد دار میکند/ خدا نمیگذارد اینجا تعطیل بشود
میهمان این هفته صفحه من صدیقه اکبری از آن دست آدمهایی است که به نظرم هرجا باشد برکت است. او که هنرمند است و استاد دانشگاه، سرش درد میکند برای کار خیر کردن بهخصوص برای بچههایی که آنها را فرشتههای خدا میداند. او از آنهایی است که به قول خودش دوست دارد کار اصولی بکند.
-
درباره نویسندهای که با هزینه شخصی، کاری بزرگ برای بچههای یکی از محلات قم انجام داده است/ کلبه کاغذی خانم عبدی
زهرا عبدی متولد مرداد ۱۳۶۳ در تهران است اما در قم زندگی میکند. او در رشته کارشناسی علوم اجتماعی گرایش پژوهشگری تحصیل کرده و این روزها او را به عنوان نویسنده کودکان و نوجوانان میشناسیم....
-
با حسین آقایی، افسر نیروی دریایی که غمخوار مردم و طبیعت محل زندگیاش است/ نگهبان هیرکانی
وقتی هزار کیلومتر دورتر از حسین آقایی از طریق تلفن با او حرف میزنم، احساس میکنم این مرد چقدر با انرژی است و چقدر قلبش برای این آب و خاک میتپد. او افسر نیروی دریایی است و تأکید میکند: «با افتخار سرباز وطن هستم». آقایی مؤسس تشکل مردمنهاد حافظان هیرکانی است.
-
گفتوگو با نسیم نوروزی که بیوقفه برای کتاب و ادبیات کودک و نوجوان تلاش میکند /من یک فرمانده بیلشکرم
ار فرهنگی انجام دادن راحت نیست، بهخصوص اگر آن کار، چاپ کتاب و یا راهاندازی یک نشریه باشد. نسیم نوروزی از شهر زیبای اصفهان، شاعر و نویسنده کودکان و نوجوانان است و از او تاکنون چندین کتاب به چاپ رسیده است...
-
سفری به روستای پوده برای دیدن یک بازسازی خوب/ «خانه خانم رباب» عاقبت بهخیر شد
حکایت خانه خانم رباب را در سفرم به شهرضای اصفهان شنیدم. دوست داشتم از نزدیک خانه را ببینم و راوی اتفاق خوب بازسازی آن باشم. تماشای خانه و شبی اقامت در آن، بخش اول ماجرا بود. به دیوارهای خانه عکسهایی بود که از گذشتههای دور آمده بودند و توضیحاتی درباره عکسها که نشان از داستان خانه داشت.
-
برای مادرم زمین
در معرفی خودشان گفتهاند: گروه خودجوش «نفس زمین»، پاکسازی طبیعت و محیط زیست، خوب کردن حال زمین و زمینیها. در این گروه البته غیر از پاکسازی طبیعت، کارهای خوب دیگری هم انجام میشود....
-
سفر به کویر برای دیدار با مردی که جدیدترین قنات ایران را ساخته است/ احیای خلاقانه میراث فراموششده پیشینیان
گفتوگویم با محمد حشمت، مرد خوشفکر جندقی که جدیدترین قنات را در یکی از کویرهای ایران ساخته است، در تونل انتقال آب قنات انجام شد. همت او آنقدر بلند بوده که آب را از عمق ۳۰متری زمین بدون پمپاژ به ارتفاع آورده است. آب قناتی که او حفر کرده از ارتفاع چند متری پایین میریزد و ...
-
با سهیل کوچکی که آسیب نخاعی دید اما شکست را نپذیرفت/ قدرت اراده و امید
میهمان این هفته من، سهیل کوچکی، تورلیدر و دوچرخهسوار است. وقتی سهیل در اوج فعالیتهای کاریاش بود در یکی از تورهایش که میهمانانی از آلمان داشت، ماشین چپ کرد، او به بیرون پرت شد و چندین آسیب دید، ازجمله شکستن دندهها و آسیب نخاعی. شاید اگر کس دیگری جای او بود فعالیتهای مختلف برایش تعطیل میشد اما..
-
چند ساعت با زن و شوهری که خودشان را وقف یک روستا کردهاند / به زیبایی پِبرادوچ
اینکه زن و شوهری خودشان را وقف خدمت به مردم یک روستا کنند چیز کمی نیست. آنها برای اهالی این روستا که بلوچاند در این پنج سال خانه ساختهاند، به تحصیل بچهها و بهداشت خانوادهها کمک کردهاند، برای تعدادی از زنان و مردان کارآفرینی کردهاند، در بحث درمان افراد نیازمند کارهای بزرگی انجام دادهاند و ..
-
درباره خانم علیزاده که در کاشمر برای۳۷۰ نفر شغل ایجاد کرده است/گفتم به یاد پدرم کاری انجام بدهم
بعضی از مادران فقط وظیفه مادری را انجام نمیدهند. آنها چیزی بیش از یک مسئولیت را برعهده دارند و اکرم علیزاده هاشمیآبادی کارآفرین برتر کاشمری یکی از این مادران است. او آنقدر همت دارد که با هنر خود توانسته نزدیک به ۴۰۰ نفر از زنان همشهریاش را هم توانمند سازد.
-
با کبری رستمزاده، نخستین بانوی پسماند صفر منطقه جهانی هورامان آشنا شوید/ تا زندهام به طبیعت خدمت میکنم
کبری رستمزاده، شیرزن کرد از آن مادرانی است که آرزو میکنم در کشور عزیزمان تکثیر شوند تا حال و احوال محیط زیست بهتر شود. سال ۱۳۵۳ در روستای شمشیر از توابع شهر پاوه و منطقه اورامانات کرمانشاه به دنیا آمد. دوران تحصیلش مصادف با جنگ هشت ساله ایران و عراق شد. چون روستایشان مرزی است...
-
وقتی جوان بلوچ برای بهتر کردن زندگی در زادگاهش، آستین بالا زد/ من اهل کتابخانهام
با فعالیتهای ساجد آدم پیرا، مروج برتر حوزه کتابخوانی چند سال پیش آشنا شدم. او جوان بلوچی است از اهالی روستای مرزی سَنْدحمزه در بخش دشتیاری شهرستان چابهار استان سیستان و بلوچستان که معتقد است برای تغییر باید آستینها را بالا زد و این تغییر را باید از خودمان و خانواده خودمان شروع کنیم.
-
درباره موتورسوار مشهدی که سه ماه است با موتور سفر میکند / از محله گاز مشهد تا قطب شمال
اینکه موتورت را برداری و به سفری دور و دراز تا شمالگان و قطب شمال بروی کار راحتی نیست اما بعضی از آدمها چیزی دارند به نام همت و قدرت تصمیمهای بزرگ که محمد مهدیان یکی از آنهاست.
-
با کیارنگ علایی که بیش از ۱۰۰ گربه را نجات داده است/ ۷۰ درصد درآمدم برای درمان گربههاست
کیارنگ علایی را به عکسهایش، کلاسهای عکاسیاش، داستانهایش، کتابهایش، داوری جشنوارههای عکس و... میشناسیم؛ اما او حالا یکی از نجاتدهندگان اصلی گربههای نیازمند کمک در مشهد است. عشق به گربهها و ضرورت کمک به این حیوانات را در تکتک کلمات