۶ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۲
کد خبر: 733422

مشهد، زیارت و سیاست رسانه‌ای

محـمـد جـــواد اســـتادی

خراسان که باید بی‌شک خراسان فرهنگی بخوانیمش در قلب خود مشهد و مضجع شریف حضرت رضا(ع) را دارد. مشهد شهری است که به دلیل سرشت ویژه خویش در گستره‌های متکثر فرهنگی، اندیشه‌ای، سیاسی و اقتصادی در تراز ملی و شاید فراملی تأثیرگذار و مهم است. ترکیبی از تکثر فرهنگی، بهره‌مندی از پاره‌های مهم تمدنی و تاریخی، برخورداری از موقعیت ویژه ژئوپلتیک، جایگاه دانشورانه و برجسته‌تر از بقیه و جوهره بنیادین زیارت این سرشت ویژه را می‌سازد. سیاست‌گذاران کلان انقلاب اسلامی همواره به دنبال آبشخورهایی اینچنینی برای نمودارسازی الگوهای عینی مدیریت و نظام‌سازی اسلامی بوده و هستند. ولی خراسان فرهنگی به مرکزیت مشهد هیچ ‌گاه به‌ درستی و آن ‌گونه که باید به عنوان یک خاستگاه و بن‌مایه باارزش سیاست‌گذاری و الگوساز مورد عنایت عرصه‌های کلان مدیریتی و برنامه‌ریزی قرار نگرفته است. باید پذیرفت که جهان امروز جهانی فراواقع‌گرا است و رسانه‌ها به‌عنوان نیرومندترین ابزارهای این جهان واقعیاتی را که گرداگرد ما وجود دارد بر پایه سیاست‌ها و اهداف ویژه خویش بازنمایی کرده و دوباره نمایش می‌دهند. اگر به این نکته باور داشته باشیم که مشهد یک عنصر فرهنگی و مولد سیاست‌گذاری است، بازنمایی و تصویری که از این شهر در جهان فراواقع‌گرا ساخته می‌شود اهمیتی ویژه می‌یابد. بر این بنیاد نیاز است تا به نقش رسانه‌ها در بازنمایی سیمای مشهد توجهی جدی داشت.

نقش رسانه در بازنمایی تصویر مشهد

در بازنمایی رسانه‌ای تصویر مشهد با دو گروه رسانه‌ روبه‌رو هستیم؛ گروه نخست رسانه‌های بومی که در چارچوب حاکمیت جمهوری اسلامی کُنشگری می‌کنند و گروه دوم رسانه‌های مخالف جمهوری اسلامی و مبانی انقلاب که اهداف دشمنانه خویش را پی‌جویی می‌کنند. روش عمل هر دو گروه در بازنمایی و پژواک تصویر مشهد در اذهان عمومی قابل بررسی و تحلیل است.

مشکل آنجا آغاز می‌شود که گردانندگان اجرایی رسانه‌های کشور ما که باید مروج سیاست و اندیشه اسلامی و انقلابی باشند در برابر نقش فرهنگی مشهد و نقطه کانونی آن یعنی زیارت به عنوان منبع سازنده بسته‌های سیاستی، بی‌توجه بوده و یا دغدغه‌ای جدی ندارند. مهم‌تر از آن اما غفلت و فروگذاری سیاست‌گذاران رسانه‌ای نسبت به امر زیارت است. به‌ هر روی با افسوس در گستره منافع و اهداف کلان انقلاب اسلامی نتوانسته‌ایم سیاست‌های رسانه‌ای درست و ژرف‌نگری را ساماندهی کنیم.

زیارت به‌ عنوان یکی از سرچشمه‌های سرشار و گران‌مایه گفتمان تمدن اسلامی و جمهوری اسلامی نیز در این زمینه مغفول مانده و درباره آن برنامه‌ریزی ویژه‌ای صورت نگرفته است. آشکار است تا هنگامی‌ که بسته سیاستی بازشناخته‌ای در این پهنه تدوین نشده باشد در عمل هم رسانه‌ها نمی‌توانند تأثیرگذاری مطلوب و از پیش تعیین شده‌ای داشته باشند. ناکارایی دیگری که در این میان به وجود می‌آید این است که چون سیاستی تدوین نشده رسانه‌های گوناگون نیز در یک موضوع مشخص هماهنگ با هم عمل نخواهند کرد. به سخن بهتر این سیاست رسانه‌ای است که از دوگانگی و موازی‌کاری موضوعی و درون‌مایه‌ای در خروجی‌های رسانه‌ای جلوگیری کرده و بر عکس موجب هم‌افزایی و تقویت برون‌رفت‌ها می‌شود. نبود سیاست رسانه‌ای در گستره محور کانونی مشهد مقدس که همان زیارت است سبب می‌شود که حتی برخی رسانه‌های داخلی به گونه‌ای عمل کنند که نه تنها در بازتاب تصویر درست از مشهد و دال مرکزی آن یعنی زیارت کامیاب نباشند بلکه گاهی به اصل جستار و دغدغه نیز آسیب زده و نمی‌توانند نگاره درست و باریک‌بینانه‌ای از مشهد و زیارت و فراورده‌هایش ارائه کنند. هنگامی ‌که از سیاست‌های کلان رسانه‌ای بی‌بهره هستیم نمی‌توانیم مشهد را که جستاری فراملی و انسانی است در جایگاه راستین خویش مطرح و بازنمایی رسانه‌ای دقیقی از آن برای مخاطبان ایجاد کنیم.

پس تاکنون دو ناکارایی در بازنمایی تصویر مشهد در فراسپهر رسانه‌ای مورد اشاره قرار گرفت؛ ایراد نخست نبود دریافت مدیران از اهمیت مسئله مشهد و ایراد دوم نبود سیاست‌های کلان رسانه‌ای در گستره مورد بحث است. اشکال بنیادین حتی در لایه‌های روبنایی فعالیت رسانه‌ای هم بروز جدی دارد. مشهد و مسائل کلان آن چون زیارت با چه حجم و کیفیتی در رسانه‌های کشور ما بازتاب دارند. خراسان تمدن‌ساز و مبانی معرفتی رضوی چه سهمی در تولید محتوای رسانه‌ای کشور دارند؟

در مورد رسانه‌های خارج از کشور وضعیت به‌ گونه‌ای دیگر است. این رسانه‌ها نسبت به اهمیت مشهد و تأثیرهای آن آگاه هستند و کوشش خویش را بر این قرار می‌دهند که تصویری خلاف واقع در سطح جهانی معرفی کنند. دشمن کوشش می‌کند مشهد را آن‌ گونه که می‌خواهد و به شکل وارونه بیان کند، در چنین شرایطی و در نبود تکاپوی درست رسانه‌ای ما، جریان هماورد و دشمن، چهره‌ای دیگر و به دور از واقعیت را بازنمایی می‌کند و چون از بهترین شگردها و ابزارهای رسانه‌ای استفاده می‌کند، ممکن است در مخاطبان داخلی که در کنار اصل واقعیت موجود زندگی می‌کنند هم تأثیر منفی بگذارد و این یک دشواری جدی است.

به ‌هر روی راهکار را در کجا باید جست‌وجو کرد؟ در گام نخست نیازمند تدوین سیاست‌های رسانه‌ای در سطح کلان و بر پایه گفتمان تمدنی جمهوری اسلامی به ویژه با در نظر گرفتن جایگاه زیارت و نقش ژئوپلتیک مشهد مقدس هستیم. نکته بعدی استفاده از کارآزمودگان راستین در پهنه رسانه‌هاست. باید نسبت به رسانه نقش دانشی داشته باشیم و از کارآزمودگانی که هم دانش رسانه و هم تجربه در جایگاه‌های گوناگون مدیریت رسانه دارند، بهره ببریم.

کنشگران رسانه‌ای ما باید رویکردی فرامرزی داشته باشند

نکته پس ‌از آن به‌روزرسانی فعالان عرصه رسانه است. جهان پیوسته رو به دگرگونی است و مخاطبان و ابزارها نیز دچار دگردیسی می‌شوند، از این ‌رو نیازمند این هستیم فردی که در میدان رسانه وارد می شود آرام‌آرام در زمینه دانش و فناوری رسانه به‌روز شود. به‌ عبارت‌ دیگر فن‌های مطبوعاتی و فناوری های رسانه‌ای باید پی‌درپی به‌روز شود تا روزنامه‌نویسان و اهالی رسانه بتوانند به‌درستی نقش خویش را ایفا کنند.

نکته دیگر که باید بدان توجه کرد این است که لازم است کنشگران رسانه‌ای ما رویکردی فرامرزی داشته باشند. ادعای ما این است که مشهد جهانی است و دامنه تأثیرگذاری‌اش نیز جهانی است،‌ بنابراین خبرنگاری که در این عرصه فعالیت می‌کند باید توان طرح موضوعات در سطح بین‌الملل را داشته باشد. ما در مشهد به خبرنگارانی نیاز داریم که جهان را پهناورتر ببینند. آیا نباید خبرنگاری که پیرامون موضوع مشهد و زمینه ارتباطات میان‌فرهنگی آن کار می‌کند به زبان انگلیسی آشنا باشد؟ رسانه‌ای که ادبیات جهانی را نمی‌شناسد نمی‌تواند مشهد را در جایگاه راستین و جهانی خویش مطرح سازد. رسانه های ما باید در عرصه بین‌الملل فعال شوند و تصویر درست و واقعی را در این دنیای فراواقع بیان کنند. در حال حاضر رسانه‌ای بین‌المللی نداریم که بتواند مسئله مشهد را با محوریت برجسته مسئله زیارت در سطح جهان ترویج کند، آن هم در جهانی که انسان امروزین تشنه معنویت است و ما هم در مرکزی هستیم که پایتخت معنویت است و می‌تواند همه انسان‌های مسلمان و غیرمسلمان را از چشمه مینویی خویش سیراب کند و البته رسانه‌ها میاندار این کار هستند. ما در کلانشهر مشهد مقدس رسانه‌ای نداریم که به مخاطب جهانی توجه کند.

واپسین نکته نیز ضرورت رصد موضوع مشهد و مسائل آن در رسانه‌های ملی و بین‌المللی است. تا این موضوع را در رسانه‌ها رصد و دسته‌بندی نکنیم نمی‌توانیم برنامه‌ریزی جدی در راستای فعال‌سازی رسانه‌ها در راستای بازنمایی تصویر درست از مشهد داشته باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.