مرحوم علامه حسن‌زاده آملی – اعلی‌الله مقامه – در فصل دوم کتاب ارجمند «ولایت تکوینی» روایتی را از کمیل بن زیاد، یار باوفای امیرمؤمنان(ع) نقل کرده و از قول او نوشته ‌است:

شهید۹۰ ساله

به گزارش قدس آنلاین، مرحوم علامه حسن‌زاده آملی – اعلی‌الله مقامه – در فصل دوم کتاب ارجمند «ولایت تکوینی» روایتی را از کمیل بن زیاد، یار باوفای امیرمؤمنان(ع) نقل کرده و از قول او نوشته ‌است: «با مولایم امیرالمؤمنین(ع) در مسجد نشسته بودم و اصحابش با او بودند ... امام(ع) فرمود: [امشب] شب نیمه شعبان است، سوگند به کسی که جان علی در دست اوست ... هر بنده‌ای که این شب را احیا کند و دعای خضر(ع) را بخواند، دعای او به اجابت می‌رسد. پس چون حضرت برخاست و مراجعت فرمود، شب به خدمت او رفتم. همین که مرا دید، پرسید ای کمیل، چه می‌خواهی و چه چیز سبب آمدن تو شده ‌است؟ عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، به طلب دعای خِضر آمده‌ام. فرمود: بنشین [و آن ‌گاه دعا را به من تعلیم داد و فرمود:] ای کمیل، این دعا را در هر شب جمعه یا در هر ماه یک بار و یا در سال یک بار و یا در عمر یک بار بخوان تا خداوند تو را از بدی‌ها بازدارد و روزی‌ات را برساند و از آمرزش محروم نباشی. ای کمیل، آشنایی طولانی و اصرارت سبب شد چنین نعمت و عطایی را به تو ببخشم». آنچه به یادگار از آن دیدار ماند، دعایی است که ما هر شب جمعه می‌خوانیم و با تمسک به مفاد آن، از پروردگار رحمت و مغفرت طلب می‌کنیم؛ دعایی با معانی بسیار بلند که به یاد راوی آن، «دعای کُمیل» نامیده می‌شود و در زمره مشهورترین و عارفانه‌ترین دعاهای شیعه قرار دارد.

مسلمان شده دست علی(ع)
کمیل از شیوخ طایفه نخعی بود، طایفه مالک اشتر. می‌گویند در سال هشتم هجری، زمانی که کمیل نوجوانی بیش نبود، رسول ‌خدا(ص)، امیرمؤمنان(ع) را مأمور دعوت مردم یمن به اسلام کرد و کمیل و طایفه‌اش در این زمان ساکن این سرزمین بودند. او پس از ورود امیرمؤمنان(ع) و ملاحظه رفتار و سخنان وی، سخت شیفته امام علی(ع) شد و اسلام آورد و از همان روز نخست در زمره دوستداران و ارادتمندان امیرمؤمنان(ع) قرار گرفت.
هر چند که کمیل در زمان رحلت حضرت ختمی‌ مرتبت(ص) ۱۸ ساله بود، اما توفیق دیدار با آن ‌حضرت و قرار گرفتن در زمره اصحاب رسول‌ خدا(ص) نصیبش نشد. با این حال، او محضر امیرمؤمنان(ع) و سه امام پس از آن‌ حضرت را درک کرد و در زمره اصحاب سرّ و مورد توجه آن‌ها قرار داشت. شیخ حر عاملی در «وسائل الشیعه» روایتی را نقل می‌کند که نشان می‌دهد کمیل در شمار معدود یاران مورد اعتماد امام علی(ع) به حساب می‌آمده و آن‌ حضرت در مواقع حساس و مأموریت‌های خطیر از وجود او استفاده می‌کرده‌ است.

فریادگر عدالت‌خواهی
کمیل بر اساس تربیتی که نزد امیرمؤمنان(ع) پیدا کرده ‌بود، هرگز در برابر ظلم و ستم آرام نمی‌نشست. زمانی که در کوفه بود به دلیل اعتراض‌ها و افشاگری‌هایش از مظالم کارگزاران حکومت، با دستور سعید بن عاص، والی وقت کوفه، به شام تبعید شد. با آغاز دوران خلافت امام علی(ع)، کمیل به عنوان یکی از افراد مورد اعتماد آن‌ حضرت به یاری حکومت حق پرداخت و مدتی فرماندار منطقه «هیت» شد. او در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان حضور داشت و در رکاب امیرمؤمنان(ع) شمشیر زد. کمیل از جمله افرادی بود که تحت هیچ شرایطی از امام(ع) فاصله نگرفت و با بصیرتی که داشت، فریب مکر عمرو بن عاص را نخورد.
با شهادت امیرمؤمنان(ع) و در پی آن ماجرای غم‌انگیز صلح امام مجتبی(ع)، دوران سختی برای شیعیان و دوستداران آن‌ حضرت آغاز شد و کمیل نیز مانند افرادی همچون حجر بن عدی، سختی‌های فراوانی را تحمل کرد. او در این دوره نیز از بیان سخن حق رویگردان نبود و بارها تحت تعقیب قرار گرفت. کمیل از افرادی بود که با دستور عبیدالله بن زیاد بازداشت شد و به زندان کوفه افتاد. زمانی که حجاج بن یوسف ثقفی، امیر سفاک اُموی بر عراق حکومت می‌کرد، تصمیم به بازداشت کمیل گرفت اما عشیره وی، صحابی امیرمؤمنان(ع) را در مکان امنی مخفی کردند. حجاج برای وادار کردن آن‌ها به تسلیم کمیل که حالا نزدیک به ۹۰ سال داشت، زنان و کودکان عشیره او را به زندان انداخت. کمیل برای آزادی آن‌ها، خودش شخصاً به دارالحکومه کوفه رفت و تسلیم شد. حجاج پس از گفت‌وگویی کوتاه فرمان قتل کمیل را صادر کرد و به این ترتیب یار و محرم اسرار امام علی(ع)، در سال ۸۳قمری به شهادت رسید. مرقد کمیل بن زیاد در منطقه «ثویه» جایی در نجف اشرف قرار دارد.

خبرنگار: محمدحسین نیکبخت

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.