۱۱ تیر ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۲
کد خبر: 661905

آیا خوشحال نمی‌شوید اگر همین اول مطلب بگوییم نماینده دادستان تهران، دیروز در جریان رسیدگی به پرونده بانک سرمایه گفته است: حکم جلب «ریخته‌گران» بزودی صادر می‌شود؟

فؤاد آگاه/

آیا خوشحال نمی‌شوید اگر همین اول مطلب بگوییم نماینده دادستان تهران، دیروز در جریان رسیدگی به پرونده بانک سرمایه گفته است: حکم جلب «ریخته‌گران» بزودی صادر می‌شود؟ آیا چون چیزی درباره ریخته‌گران و ‌رابطه‌اش با پرونده بانک سرمایه نمی‌دانید، از شنیدن این خبر حس خاصی به شما دست نمی‌دهد؟ اصلاً شاید از آن دسته خبرخوان‌هایی باشید که مو را از ماست می‌کشند و اعتراض می‌کنند که جای خبری مانند صدور حکم جلب برای یک متهم اقتصادی، در این ستون نیست. درباره جای خبر و این ستون حق دارید، اما فراموش نکنید جای حرف زدن درباره حس و حالی که از خواندن یک خبر به خواننده دست می‌دهد همین‌جاست. اجازه بدهید نخست کمی درباره پیشینه این خبر و صاحب و سوژه‌اش یعنی ریخته‌گران حرف بزنیم، سپس دوباره برگردیم سراغ اصل خبر، آن را مرور کنیم و آخرِ کار هم ببینیم با صدور حکم جلب یک متهم چه حس و حالی به شما دست می‌دهد؟

شهریور ماه سال 1392 خبرگزاری‌ها از بازداشت دو برادر به اتهام فساد کلان اقتصادی خبر داده و نوشتند: «... طی چند سال با ثبت ده‌ها شرکت کاغذی و از طریق تبانی و اعمال نفوذ و پرداخت میلیاردها تومان رشوه و دریافت غیرقانونی صدها میلیارد تومان تسهیلات بانکی، توانسته‌اند در مدت‌زمان کوتاهی صاحب ثروت نامشروع هنگفتی شوند...». خلاصه‌تر ماجرا هم این بود؛ برادران ریخته گران جوری ریخت و پاش راه انداخته بودند که تعداد زیادی بدهکار، ورشکسته، مجرم اقتصادی و... روی دست نظام اقتصادی و قضایی کشور باقی گذاشته بودند! آخر سال 92 هم اعلام شده بود: یکی از این دو برادر با 10 چمدان بزرگ مسافرتی به ارزش ده‌ها میلیارد تومان در آستانه خروج از کشور دستگیر شده است. پنج سال بعد یعنی در تیرماه سال 1397 بود که سخنگوی قوه قضائیه از صدور حکم بدوی حبس 15 ساله و رد مال برای 41 نفر از متهمان پرونده برادران ریختهگران خبر داد. امسال و در جریان دادگاه متهمان بانک سرمایه هم، هر جلسه نام ریخته‌گران برده می‌شد، اما از خودش خبری نبود.

حالا بگویید آیا با خواندن داستان ریخته‌گران، این پرسش به ذهن شما نمی‌آید که چطور مجرمانی با جرایم سنگین مالی، در حالی که با 10 چمدان بزرگ طلا و جواهر دستگیر شده، حداقل 1700 میلیارد تومان بدهی معوق بانکی داشته و چند شرکت بزرگ نفتی و پتروشیمی را به تعطیلی کشانده و عده زیادی را بدبخت کرده‌اند، محاکمه‌شان پنج سال طول می‌کشد و حکم بدوی آن‌ها از پارسال تا امسال، بدوی و معطل می‌ماند؟ حالا حس و حال شما چیست؟ خوشحال نیستید که با صادر شدن حکم جلب ریخته‌گران برای یک پرونده جدید باید آن‌قدر دنبالشان گشت که دوباره با چند چمدان پر از طلا و جواهر بازداشت شوند، شاید این بار حکمشان از مرحله بدوی عبور کند و قطعی شود؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.