بناها و بافت‌های تاریخی علاوه بر اینکه میراث ارزشمند فرهنگی هستند، زیبایی خاصی نیز به شهرها و مناطق ما می‌بخشند به همین دلیل حفظ و نگهداری از آن‌ها اهمیت بسیار زیادی دارد.

تیشه غفلت بر ریشه میراث

اما متأسفانه آنچه اتفاق می‌افتد روایت دیگری را بازگو می‌کند؛ به عنوان نمونه در همین دو دهه اخیر محوطه‌های تاریخی جوبجی رامهرمز متعلق به دوره ایلامی، کوشک اسدآباد بهبهان، سنگ‌نبشته هخامنشی جزیره خارک و تل‌روباهی مرودشت تنها در اثر کارهای عمرانی تخریب شده‌اند.

تداوم تخریب بافت‌ها و آثار باستانی درحالی است که مرمت و احیای آن‌ها نیز آن گونه که باید پیش نمی‌رود. در واقع از یک طرف شاهد تخریب هستیم و از سوی دیگر با کُندی در مرمت و احیای این آثار ارزشمند مواجهیم.

وزارت میراث فرهنگی به وظایفش عمل نمی‌کند

محمد رضا محبوب‌فر، کارشناس و پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی در خصوص دلایل تداوم تخریب میراث فرهنگی کشور به قدس می‌گوید: با اینکه میراث فرهنگی در کشور دارای وزارتخانه و متولی مشخصی است اما این حوزه مهجور مانده و بی‌صاحب است و متولی اصلی آن به وظایفش عمل نمی‌کند و به‌عبارتی میراث فرهنگی را رها کرده است.

وی همچنین می‌افزاید: با وجود قانون مرمت و احیای بافت‌های تاریخی و میراث فرهنگی، قانونی برای حفظ و نگهداری این آثار را نداریم و اگر هم قوانینی باشد مربوط به اساس‌نامه سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی است. وقتی وزارت میراث فرهنگی به وظایفش عمل نمی‌کند، بسیاری از دستگاه‌ها، سازمان‌ها و ادارات به صورت عمدی و غیرعمدی میراث فرهنگی کشور را نابود می‌کنند و یا در پی حوادث طبیعی و محیطی مثل سیلاب‌ها، زلزله، آتش‌سوزی و... بافت‌ها و آثار تاریخی ما از بین می‌رود.

محبوب فر تصریح می‌کند: بسیاری از بافت‌ها و آثار قدیمی ما، متولیان متعددی مثل سازمان شهرداری‌ها و سازمان اوقاف دارند، از سوی دیگر با اینکه مسئولیت مرمت و احیای بناهای تاریخی با وزارت میراث فرهنگی است بسیاری از مرمت‌های غیراصولی توسط سازمان‌های دیگر انجام می‌شود.

وی با اشاره به اینکه برای حفظ و احیای بافت‌ها و آثار فرهنگی در کنار مدیریت چندگانه و موازی‌کاری‌ها، از نظر تأمین نیروی انسانی و اعتبارات مالی هم دچار مشکل هستیم، می‌افزاید: در واقع نیروی انسانی و اعتبارات لازم برای این بخش تخصیص پیدا نمی‌کند یعنی میراث فرهنگی در وزارت میراث مهجور مانده و در سایر سازمان‌های متولی هم جزو اولویت آخر یا از دهم به بعد است و به همین دلیل است فقط ۱۰ درصد بناها و آثار تاریخی آسیب‌دیده در کشور مرمت و احیا می‌شوند و به ۹۰ درصد موارد بی‌توجهی می‌شود.

منابع محدود وزارت میراث فرهنگی

اما سید محمد بهشتی، رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی به قدس می‌گوید: چون موضوع مرمت بناهای تاریخی عمومیت پیدا کرده و فقط از سوی وزارت میراث فرهنگی انجام نمی‌شود، روند حفظ و مرمت بناها و آثار باستانی از جهاتی بهتر از پیش شده است.

در واقع الان بخش خصوصی، شهرداری‌ها و بعضی از دستگاه‌ها و نهادهای دیگر در این حوزه ایفای نقش می‌کنند به طوری که بخش قابل توجهی از کارگاه‌های مرمت مربوط به آن‌هاست؛ بنابراین از این نظر وضعیت بهتر از گذشته شده است چون در دوره‌ای نگهداری و مرمت میراث فرهنگی توسط متولی میراث فرهنگی انجام می‌شد. اما از سوی دیگر و در مقایسه با چند سال گذشته مرمت این آثار به‌ویژه توسط وزارتخانه، چندان خوب پیش نمی‌رود که عمده دلایلش هم اعمال تحریم علیه کشور و وضعیت نامناسب مالی دولت است. در واقع در شرایط کنونی منابع لازم (اعتبارات مالی و نیروی انسانی) در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار نمی‌گیرد و طبعاً این وزارتخانه به اندازه بودجه و امکاناتش فعالیت می‌کند.

رد مدیریت دوگانه در حفظ و مرمت بافت‌ها و آثار تاریخی

وی ادعای وجود مدیریت دوگانه در حفظ و مرمت بافت‌ها و آثار تاریخی را رد می‌کند و می‌گوید: هر کدام از سازمان‌ها و دستگاه‌ها وظایفی دارند؛ وظایف حاکمیتی تدوین دستورالعمل‌های حفاظتی و نظارت بر کیفیت مرمت و... است و هیچ فرد یا سازمانی نمی‌تواند در این زمینه دخالت کند اما در زمینه مرمت و فعالیت در این حوزه همه می‌توانند بر اساس ضوابط و مقرراتی که وزارتخانه مشخص می‌کند اقدام کنند. بنابراین در اینجا شاهد چندگانگی مدیریت نیستیم اما برخی از سازمان‌ها و دستگاه به‌درستی به وظایف خود عمل نمی‌کنند. آثار تاریخی، گذشته نهادهای مختلف است و بنابراین مثلاً مرمت یک بیمارستان تاریخی وظیفه وزارت بهداشت و درمان است اما این کار را باید بر اساس ضوابط وزارت میراث فرهنگی انجام دهد یا مرمت کاروانسراها و پل‌های تاریخی باید توسط وزارت راه و شهرسازی و طبق ضوابط وزارت میراث فرهنگی انجام گیرد.

چه باید کرد؟

بهشتی در پاسخ به اینکه چه باید کرد تا در شرایط فعلی روند حفظ و مرمت بافت‌ها و آثار تاریخی کشور بهتر از پیش انجام شود، می‌گوید: برخی، آثار و نفایس ملی هستند؛ مثل کاخ گلستان، تخت جمشید، دولتخانه صفوی در اصفهان که بدون شک باید توسط وزارت میراث فرهنگی حفظ و مرمت شوند؛ البته به‌شرطی که منابع لازم در اختیار این وزارتخانه قرار گیرد. نکته دیگر اینکه باید به ظرفیت کارشناسی و تخصصی در این حوزه بهای بیشتری بدهیم چون نگهداری و مرمت این گونه آثار کاملاً علمی است؛ بنابراین بخش تخصصی وزارت میراث باید با شبکه‌ای که در مقیاس جهانی درباره موضوع حفاظت و مرمت کار می‌کند در تعامل دائمی باشد. در خارج از این وزارتخانه هم باید سازمان و نهادهای مسئول در حفظ و مرمت آثار تاریخی فعال‌تر شوند؛ البته این کار آسانی نیست چون کسانی که خارج از حوزه تخصصی میراث فرهنگی به موضوع نگهداری و مرمت آثار میراث فرهنگی نگاه می‌کنند، آن را مثل یک کار ساختمانی می‌دانند. یعنی تصور می‌کنند یک مهندس عمران می‌تواند این کارها را انجام دهد؛ درحالی که این موضوع کاملاً علمی است و نیاز به تخصص دارد.

گروه دیگر مردم هستند. اگر موانع ذهنی مردم در موضوع مرمت از بین برود آنان برای سرمایه‌گذاری در این حوزه رغبت پیدا می‌کنند. مثلاً چندی پیش وزارت میراث فرهنگی در کاشان نمونه‌هایی را به عنوان الگو مورد مرمت قرار داد و وقتی مردم دیدند این گونه بناها قابل مرمت هستند و می‌توانند درآمدزایی زیادی برایشان داشته باشند سرمایه‌گذاری کردند، به طوری که تاکنون بیش از ۱۵۰ بنای تاریخی توسط خود مردم مرمت شده است. مشابه این اتفاق در اصفهان، شیراز، یزد، کرمان و تبریز هم دارد می‌افتد. یعنی بخش خصوصی در حال ورود به این عرصه است بنابراین وزارت میراث باید چراغ این موضوع را در سایر استان‌ها هم روشن کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.